رمان و داستان های واقعی و ترسناک - An Overview
به نظر من تا ما فرهنگمون درست نشده نباید کنار نظرات بزنن پاسخدر صورت مشاهدهی تاپیک ها و پست های توهین آمیز یا خلاف قوانین از بحث کردن و پاسخ دادن به آنها جدا خودداری کرده و صرفا موضوع را از طریق آیکون گزارش به اطلاع ما برسانید.
در ابتدا اعتقاد بر این بود که سازمانهای اطلاعاتی اتحاد جماهیر شوروی در پخش این برنامهی مرموز نقش دارند، اما فروپاشی شوروی نیز به پخش این ایستگاه رادیویی خاتمه نداد و حتی این رادیوی مرموز فعالتر نیز شد. تا به امروز هیچکس نمیداند گرداننده این ایستگاه رادیویی کیست، دلیل پخش آن چیست و اصلاً چرا همچنان ادامه دارد؟ بدینترتیب، باید گفت داستان ترسناک واقعی ایستگاه اعداد همچنان تا روزگار ما ادامه دارد، بدون اینکه ماهیت آن روشن شده باشد. (میتوانید از این لینک صدای رادیو وزوز کن را بشنوید.)
موجی از آوار روی زمین میغلتید و همچون سیل پخش میشد. صدای شیون کسانی که میخواستند از مهلکه برگریزند غیرقابل تحمل بود. بسیاری به خدایان متوسل شده بودند و عاجزانه از آنان کمک میخواستند. بااینحال، هر چند سخت در مخیله گنجیدنی بود، اما خدایانی باقی نماندند و جهان حتی بیش از این دارد در تاریکی ابدی فرومیغلتد.»
ژان دارک هم ظاهراً هیچوقت از این چهرهی مخوف همرزمش خبر نداشت. ژیل ده ره سرانجام همچون ژان دارک سوزانده شد. روش اعدام با سوزاندن در آن دوران روشی برای خلاص شدن از شر عناصر واقعاً نامطلوب جامعه مانند تبهکاران، جادوگران و قاتلان بود.
در آن دورانِ قبل از ابداع آنتیبیوتیک، این بیماری مقاربتی کمتر یک شرم مخفیانه و بیشتر به معنای پوسیدن و کَنده شدن صورت افراد بود. بنا به روایتهای مختلف تاریخی، سیفلیس باعث میشد تا گوشت صورت افراد جدا شود و فرد ظرف چند ماه جان خود را از دست دهد.
حفره ای عجیب که کنارش علامت صلیب دیده می شود و بالای آن نوشته شده: “اگر جرات داری بیا» (شما را به مبارزه و چالش دعوت می کند.)
شاید بگید جن وجود ندارع که بخواین حال خودتون خوب باشه ولی هممون دورو اطرافمون یه شیطان داریم
معماری به نام کارلوس آرتورو تاپیاس طراح این عمارت بود که به وضوح در ساخت آن از عناصر زیباییشناسی معماری سبک فرانسوی الهام گرفت. موقعیت ویژهی این کاخ باشکوه مشرف به آبشار زیبای «تِکوئیندما» منظرهای جادویی را به آن داده بود. اما طبق برخی ادعاها ممکن است همین آبشار منبع تسخیر کاخ باشد.
اما همین واقعیت که تمامی صاحبان شماره تلفن جان خود را در یک دوره پنجساله از دست دادند برای شرکت مخابراتی بلغارستان کافی بود تا این شماره را برای همیشه غیرفعال کند.
از این رو، بسیاری از آنها برای زنده ماندن به آمریکا گریختند. اما ظاهراً قرار نبود کابوس آنها هیچوقت به پایان برسد.
حتی در روز روشن هم هیچ کس جرأت نداشت پیاده به آنجا برود، چون جاده کم عرض و به شدت خطرناک بود؛ علاوه بر آن، یک زن تنها در آن ناحیه کوهستانی چه میکرد.
همه ما حتما در مورد کشتی تایتانیک و غرق شدن اون چیزایی خوندیم و دیدیم ولی اینکه چه جوری این کشتی بزرگ که همه اونو جاوید و غرق نشدنی می دونستند
گردان ششم عملیات روانی ارتش ایالاتمتحده آمریکا نوارهای دلهرهآوری را ضبط کرده بودند که آنها را با بلندگوهای عظیمی بر فراز جنگلهای گرمسیری ویتنام پخش میکردند. برای بسیاری از سربازان ویتنامی چیزی وحشتآورتر از شنیدن صدای فریادهای جگرخراش ارواحی نبود که به رمان و داستان های واقعی و ترسناک دور از زادگاه خود در تاریکیها سرگردان بودند. این حربهی مخوف از تاکتیکهای «ارتش ارواح» در خلال جنگ جهانی دوم الهام گرفته شده بود، واحدی از تانکها و نفربرهای ساختگی که برای فریب دادن نیروهای اطلاعاتی آلمان رژه نمایشی را به راه میانداختند تا نشان دهند متفقین دارای نیروهای بیشتری هستند.